.........

ساخت وبلاگ

و من به یاد می آورم.. با این دو آهنگ...از مارک آنتونی... که هربار شنیدنش انگار آن روزهاست... و من عاشق این دو اهنگم... 1.you sang to me 2.when i dream at night ............
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahman14 بازدید : 42 تاريخ : شنبه 8 بهمن 1401 ساعت: 2:23

کلی اتفاق افتاد این مدت.دیگه عادت کردم بیان برات بنویسم ببخشین.میدونم که تو هم به ببخشید شنیدن عادت کردی...توجیه نمی کنم...دروغ چرا دلم برات تنگ شده و میشه ولی دستم به نوشتن نمیره..پیر شدم انگار..میدونم من و تو عهد کردیم اینجا برای دل خودمون باشه نه برای این ویترین شدن های حال به هم زن که هشتگ بزنم اسممو که تو از هرکسی بیشتر میدونی من چقدر بدم میاد از این کار...نمیدونم چرا...اصلن ادم متواضع کوفت و دردی هم نیستم ولی بدم میاد..چند روز پسیش یادم افتاد..یعنی توی آبان یادم بود...هی گفتم اول آذر..اول آذر...باز یادم رفت...بخش...سال چندمه میگم ببخش؟...امسال یادم بود...نگی نه...باور نمیکنی؟نه؟...ولی من یادم بود...ولی بازم فراموش کردم...میدونم با خودت چی فکر می کنی...که شدی مثل واکمن و تلویزیون سیاه سفید و فلاپی دیسک و  اسباب بازی  های کهنه و ماشین تایپای قدیمی و چرتکه مثل موسیقی سنتی و این چیزا...منم با خودم فکر می کنم...همش میگم دوره منم گذشته...نوشته هام شده سنتیمنتال و قصه پریون..عاشقونه هایی که بلد بودمو این روزا میگن تخیلی..شدم عریضه نویس بی مشتری...میدونم فکر می کنی دوره ات گذشته...نمیدونم چی بگم...خودمم همینم اخه...از تو په پنهون حس می کنم دیگه بلد نیستم..شاید از اول هم بلد نبودم...روزا میره...مثل اتوبوس ساعت 7 که اگر بهش نرسی دیگه دیر کردی سر صف...دیگه تمومه...هرچیزی یه دوره داره..سال های پیش اگر می گفتی می گفتم این حرفا چیه بابا...تو خوبی..جوونی...ماهی..گلی..ولی الان میشینم کنار خودت تو سینه کش آفتاب تکیه میدم دیوار و بعد یه سکوت طولانی میگم راست میگی...هرچیزی یه دوره داره...پیر شدیم..نشدیم؟یادته اون روزا؟...یلی بودی برای خودت...ما هم برو بیایی داشتیم...شایدم نداشتی ............ادامه مطلب
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahman14 بازدید : 115 تاريخ : سه شنبه 7 تير 1401 ساعت: 10:54

سه روز دیرتر شد...امسال حواسم بیشتر بود...ولی خب..
تولدت مبارک وبلاگ ترین رفیق...چه چیزهایی که نوشتم و حتی اینجا هم پست نشد...
هشت سالگی ات مبارک من..

............
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahman14 بازدید : 122 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:40

تو عوض می شوی
و من به ناچار
این حقیقت کوفتی را باور می کنم..

............
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahman14 بازدید : 129 تاريخ : دوشنبه 15 بهمن 1397 ساعت: 7:44

از باران
شیشه های خیس مانده بود
از تو
چند خاطره محال
و از من
به انتهای پوچی خیابان
یک قالب تهی
پر از هیچ
پشت میز کافه
تمام دردهای دنیا
تیتر یک روزنامه ها شده بود
این کابوس ترین خواب دنیاست
وقتی دست های پر از شوق تو 
توی دست لبخند یک دیگری
اشک آسمان را هم در می آورد

96/4/22

............
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahman14 بازدید : 129 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 6:00

سرده..سوز می آد.. نشسته بودیم پشت میز..پاییز افتاده بود وسط تابستون...همونقدر که انگار برگ ریز و زرد و سرد ..هوا و حال درخت ها و من و ما و..اون می خندید..من گریه می کردم..سرد بود از بس سوز می اومد خب..باز هی می خندید هی گریه می کردم..هی می خندید هی گریه می کردم...بهش گفتم به گریه من می خندی مگه؟نشنید..گفتم نمی شنوی یعنی..خودشو زده بود اون راه..باز نگاه کردم..همینطوری ذوق می کرد انگار بهاره..گفتم ب ............ادامه مطلب
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : سردهسوز, نویسنده : bahman14 بازدید : 149 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 6:00

ده مرداد 

ساعت یک شب...

 

فهمیدن گاهی همه چیز رو خراب می کنه...

............
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : جاهایی,مجبوره, نویسنده : bahman14 بازدید : 136 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 6:00

به خوش آمد یلدای بودن.. لبخند که می زنیتوی دلم انگار اناری ترک بر می داردبا نگاه تو ناتمام می مانند تمام شعر های دنیا می دانی!همه ی این قصه ها از شهرزاد چشم های تو شروع شدو الا عاشق هاعقل شان به این چیزها قد نمی دهدحالا دیگرتقصیر یلدای موهای توستاگر این شب ها خوابشان نمی بردآخر بهار را به زمستان گره ............ادامه مطلب
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahman14 بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 2:41

هزار شب یلداست..

یلدا
نام دیگر دلتنگی است
میان این همه نبودن
شب های این اتاق
هزار و یک سال
طول می کشند...

+تاریخ یکشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۵ساعت 15:14 نویسنده ميلاد |

............
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahman14 بازدید : 138 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 2:41

...نگاه هم نمی کنی دیگر..

این حسرت
زاده ی آن یلداست
که چمدان برداشتی
هیچ اتفاقی نیست
فقط
سیانور به خورد فردا داده اند
شاید عمر تنهایی را
به قد ساعتی
طولانی تر کرده باشند...

+تاریخ یکشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۵ساعت 15:28 نویسنده ميلاد |

............
ما را در سایت ......... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahman14 بازدید : 146 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 2:41